چه بیرمق خوابیده تو خون رو خاک صحرا نفس دیگه نداره علی جوون لیلا پیکر علی اکبرم شد پاشیده باورم نمیشه که جلو من خوابیده پاشو دلاور لیلا پاشو علیجونم عصایِ پیری بابا پاشو علیجونم نکش پاهاتو رو خاکا پاشو علی جونم جانم علی جوون لیلا تنت رو با چه حالی توی عبا میچینم چشام نداره سویی تنت رو تار میبینم باباجون سرمو روی سینهت میزارم زخمای روی تنت رو دارم میشمارم ببین که عمه داره از غم تو میمیره ببین که مادر تو توی خیمه دلگیره ببین که روز من از داغ تو شده تیره جانم علی جوون لیلا به هرجا دست میزارم تنت به هم میریزه تنت شد ارباً اربا چقدر شمشیرا تیزه با دل پر غم و با چشمای گریون میگیرم از این لب تو بابا لخته خون تموم صحرا پر از طرّههای گیسوته جای یه نیزهی تیزی به روی پهلوته نشون شمشیر دشمن به روی ابروته جانم علی جوون لیلا majmaozakerine@ منبع:کانال نوحه مجمع الذاکرین