هر روز و هر دقیقه ، توو فکر و خیالم شبا رو تا خود صبح ، درگیر یه سوالم اینجوری که دل من ، هواتو کرده حسین چجوری آروم بشم ، خیلی خرابه حالم چشمامو میبندم و - ضریحتو بغل میکنم ۲ با بارون روو گونم - شیش گوشه رو می بوسم و - کاممو عسل می کنم خیلی دلم تنگ شده برات الهی جونم بشه فدات حتی یه قطره نخوردی آب فدا ترک های روو لبات دلم برات تنگ شده حسین ۴ تموم زندگیمو ، با عشق تو ساختم توو روضه ها خودم رو ، از بچگی شناختم ارثیه ی بابامه ، که نوکر تو هستم اگه رهام کنی تو ، من همه چیمو باختم عشقت رو خود خدا - توو آب و گلم سرشته ۲ روی دلم حسین جان - اسم تو رو حک کرده و - حریمت برام بهشته کشتن تو رو مردم حسود به قطره قطره خونت درود تشنه و گشنه بودی حسین من بمیرم حقت این نبود دلم برات تنگ شده حسین ۴ اشعار آیینی بیپلاک