اَسما من ِ غمدیده دارم میروم سوی جنان

اَسما من ِ غمدیده دارم میروم سوی جنان

[ امیر عباسی ]
اَسما من ِ غمدیده دارم میروم سوی جنان
با سوز و آه و ناله و خون دل و اشک روان

او/جز قلب زار و/مضطر ندارد
شب عروسی/مادر ندارد

جان تو و جان گلم/در گلشن ولایت
گلچین کند بر یاس من/بعد از نبی جنایت

آه...آه و واویلا...

در شعب بوطالب دهم جان و به فکر کوثرم
آتش گرفته از غم سنگین دیوار و درم

آه/روزی رسد که/با قلب خسته
گردد گل من/ساقه شکسته

من میرَوَم اما ز جان در اضطراب اویم
جان میدهم اما کسی سیلی نزد به رویم

آه...مظلومه ام من...

این ماجرا گذشت و وقت محنت و عزا رسید
فصل عزای کوثر قرآن مصطفی رسید

آه/اسما بریزد/آب روان را
علی بشوید/آن قد کمان را

گل کرده اسما بر لبش آوای بی قرینی
کجایی ای خدیجه تا فاطمه را ببینی

آه...مظلومه زهرا...

شعر و سبک سایت شهید آوینی

نظرات