گو چه شد انگشتر و انگشت تو؟ گوئیا خاتم به سائل دادهای ای گل گمگشتهام من آمدم از حرم در بین دشمن آمدم نیزهها را از تنت بیرون کشم تا زنم بوسه برین تن آمدم