گریه‌ی قتل صبرم، تُو اختیار جبرم

گریه‌ی قتل صبرم، تُو اختیار جبرم

[ محسن عراقی ]
گریه‌ی قتل صبرم، تُو اختیار جبرم
ولی یه شعر نوشتم، برای سنگ قبرم

این‌جا مدفن کسیه که
سنگ حسینشو به سینه می‌زده
دست به سینه جاش سلام بدید
حالا که دستش زیر سنگ لحده

سلام بی‌کفن، منو ببخش اگه سالمه پیرهنم
سلام بی‌کفن، دست خودم نبود کفن شده تنم

تو خونوادمی، همیشه هر دَمی، تو یادمی حسین
تو خونوادمی، همیشه هم‌دَمی، تو هر غمی حسین

امام حسینِ آدمای خسته
وا می‌شه باهات همه درای بسته

امام حسینِ آدمای مشتی
فقط تو از گذشته‌هام گذشتی

هر چی بشه بالا و پایین دنیا
معتقدم من به اباعبدالله 
بارون بباره از زمین تا بالا
معتقدم من به اباعبدالله 

نفسِ منیا، همه‌کسِ منیا
خودتم می‌دونی همه‌کسِ منیا
نفسِ منیا، خوش‌نفسِ منیا
هر جا که پا می‌ذارم پیش و پسِ منیا

(دوست دارم صدات کنم گاه و بی‌گاه 
ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله، ابی‌عبدالله) ٢

نظرات