گریهی قتل صبرم، تو اختیار جبرم ولی یه شعر نوشتم، برای سنگ قبرم اینجا مدفن کسیه که سنگ حسینشو به سینه میزنه دست به سینه جاش سلام بدید حالا که دستش زیر سنگ لحده سلام بی کفن، منو ببخش اگه سالمه پیرهنم سلام بی کفن، دست خودم نبود کفن شده تنم لحدو میذارن پیرهنی که باهاش همش سینه زدو میذارن لحدو میذارن روسرش سربند جانم حسن و میذارن کفنو میبندن با یه خورده پنبه راه دهنو میبندن روضهخون میخونه همه میرند و امام رضا فقط میمونه سلام بی کفن، منو ببخش اگه سالمه پیرهنم سلام بی کفن، دست خودم نبود کفن شده تنم (ابی عبدالله)