گرگای بیابون ریختن رو سر تو بدجوری بهم ریخت وضع پیکر تو نشنیدن صدامو ضجه میزدم هی میزد رو رگات هی با خنجر پیاپی اومدم تو قتلگاهت اما تو رو میزدن یه مشت نامردا به زمین خوردن من خندیدن هیچ حیا نکردن این بی رحما مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان... تا که دیدمت من موندم مات و مبهوت آخه رد شدن با نعل تازه از روت از بس نیزه خوردی جسمت غرق خون شد لخته های خون از رو لبهات روون شد جای بوسه تو تنت پیدا نیست پاشو جای تو رو این خاکا نیست فکری کن برا اسیری ما جای ما میون این صحرا نیست مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...