کیست فروغ ازلی؟ فاطمه

کیست فروغ ازلی؟ فاطمه

[ حاج سعید حدادیان ]
کیست فروغ ازلی؟ فاطمه
کیست مسیحای علی؟ فاطمه

گو همه ریزند گهر از دهن
کیست که از فاطمه گوید سخن؟

بینش و علم و خرد و عقل و هوش
تا ابد از کوثر او جرعه‌نوش

از همه اسرار حق آگاه دوست
حجّت کلّ حجج الله اوست

فاطمه تورات و زبور علی‌ست
کوثر و «هَل أتیٰ» و نور علی‌ست

شمع فروزان دل آدم است
خاک کف پاش گِل آدم است

بیت گِلینش حرم داور است
قبله‌ی جان و دل پیغمبر است

مدح وی از گفته‌ی ما برتر است
«إنّا أعطیناک الکوثر» است

ریشه‌ی توحید نخ چادرش
روزی مخلوق به دست پُرش

سیّده‌ی کلّ نساء کیست؟ اوست
محور اصحاب کساء کیست؟ اوست

وصفش سرمایه‌ی لوح و قلم
نامش در پنج تن آمد عَلم

تا ببرد نام از آن پنج تن
گفت خدای احد ذوالمنن

فاطمه است و پدر فاطمه
شوی و شبیر و شبر فاطمه

سیّده، انسیه‌ی حوراسرشت
میوه‌ی پاکیزه‌ی باغ بهشت

آینه‌ی روی خدا روی او
جنّت، جنّت شده از بوی او

عطر بهشت از دو گل یاس او
بوسه‌ی جبریل به دستاس او

خیل رُسُل مات جلال وی است
شیفته‌ی صوت بلال وی است

فضّه‌ی او هر قدم و هر نفس
آیه‌ی قرآن به لبش بود و بس

آینه‌ی روی رسول خدا
روح دو پهلوی رسول خدا

پیک خدا پیش تو زانو زده
بوسه به درگاه تو بانو زده

خوانده بسی قصّه‌ی ننوشته‌ات
گفته ز آینده و بگذشته‌ات

پیش تو جبریل گشوده زبان
تا به کلاس تو دهد امتحان

آن‌چه که روز ازل از تو شنُفت
نکته به نکته همه را باز گفت

پیک خدا طوطی باغ تو بود
پرتویی از نور چراغ تو بود

ای فدکت ملک خدای جلیل
طایر هر نخل تو صد جبرئیل

عصمت حق، بانوی مُلک و مَلَک
یک کف جود تو هزاران فدک

نقش قدم‌های تو بر چشم عرش
بال مَلَک پیش کنیز تو فرش

نان شب خویش به سائل دهی
فاطمه! تو کی به فدک دل دهی؟!

بردن نام فدک از چون تو کس
خواستن حق علی بود و بس

نام فدک رمز قیام تو بود
خط حمایت ز امام تو بود

هستیِ مُلک و مَلَک از بودِ توست 
صید همه دنیا همه مردود توست

غصب فدک حیله و نیرنگ بود
با علی و آل علی جنگ بود

غصب خلافت به فدک بسته بود
سررخط یک حیله‌ی پیوسته بود

فتنه‌ی این حیله جهان را گرفت
تیرگی‌اش عمق زمان را گرفت

پُر شد از این فتنه زمان و زمین
ریخت شرارش به سر مسلمین

مدینه آبستن بیداد بود
حنجره‌ی هزار فریاد بود

توطئه‌ی شوم حقیقت‌کشی
وحشت، بی‌تفاوتی، خامُشی

رفته فقط دو ماه و نیم از غدیر
نور شده در کف ظلمت اسیر

وحی خداوند شده پایمال
چیره به امّت شده کفر و ضلال

بسته شده چشم خدابینشان
دین شده چون جامه‌ی چرکینشان

مار برون آمده از آستین
یار به خانه شده خانه‌نشین

با که توان گفت که روباه پیر
آمده با حیله مسلّط به شیر

دیو کجا، غرفه‌ی حورا کجا؟!
دود کجا، خانه‌ی زهرا کجا؟!

دود کجا، خانه مولای من؟!
وایِ من و وایِ من و وایِ من

دشمن زهرا و علی کور شو
مغیره از بیت خدا دور شد

لطمه به ناموس خدا می‌زنی
پیش حسن فاطمه را می‌زنی

فاطمه بین در و دیوار سوخت
نه جگر احمد مختار سوخت

بانگ بزن بر همه روح الامین 
کوثر قرآن شده نقش زمین

سوخت عدو باب عبادات را
کشتند یک‌سوّم سادات را

ای همه ظلم و ستم و کج‌روی
مجرم قتل فاطمه می‌شوی؟!

ای دل و چشم تو همه بی فروغ
راستی انکار تو باشد دروغ

گفته‌ی کذب تو بُوَد توطئه
قاتل زهرا نشود تبرئه 

دست قسم بر روی قرآن نَهم
نزد خداوند شهادت دهم

فاطمه قربانی راه علی‌ست
کشته‌ی بی جرم و گناه علی‌ست

شاهد من سه سند محکم است
محسن و دفن شب و عمر کم است

*****

ای که می‌گی به روضه‌خون
روضه‌تو این‌جوری نخون
منم می‌گم با دل خون
خدا کنه دروغ باشه

می‌گن دو گوشواره شکست
مونده هنوز دو جای دست
می‌گن روی زمین نشست
خدا کنه دروغ باشه
...
چنان ضرب دست عدو سخت بود
که دندان شیری دختر شکست

نظرات