کویرم، خاک از سرم گذشت فرات از چشم ترم گذشت لکّهی لنگه رُو قلبم شبیه یه جداره خاک بر سرِ چشمم اگه برات نباره (میکشم منّت چشمامو که خیلی گیرم من اگر گریه برایت نکنم میمیرم) ٢ تهِ مسیرم اباعبدالله برات بمیرم اباعبدالله بلا بباره تُو راه عشقت بلا پذیرم اباعبدالله نفسِ منیا، خوشنفسِ منیا خودتم میدونی همه کسِ منیا (دوست دارم صدات کنم گاه و بیگاه ابیعبدالله، ابیعبدالله، ابیعبدالله) ٢ * * * * سایهام تکیهگاهمه به خودم تکیه کنم میافتم با خودم حرف میزنم از اون حرفا که بهت میگفتم: (ای آقام)۴، (من تنهام)۴ ...