کاش تا لحظه مردن

کاش تا لحظه مردن

[ ابوذر بیوکافی ]
کاش تا لحظه مردن به دلم غم باشد
محفلِ اشک برایِ تو فراهم باشد

روضه‌ات آبِ حیات است برایم ای کاش در دلم تا نفسی هست محرم باشد
آبرویی بده آن‌قدر که تا آخرِ عمر
تا سری هست فقط پیشِ شما خَم باشد
مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد

ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده
گوشه‌ای از کربلا جا و مکانم بده

گردِ حرم دویده‌ام صفا و مروه دیده‌ام
هیچ کجا برای من کرب‌و‌بلا نمی‌شود

بَر مشامِ جان رِسَد هر لحظه بویِ کربلا
بَر دلم ترسم بماند آرزویِ کربلا

تشنه‌ی آبِ فراتم ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبرِ شهیدِ کربلا

نظرات