(چادر و موی رقیه سوخته)۲ شده معجرم یه خیمه سوخته نمیشه باور من این لحظه سر شیرخواره بره رو نیزه میرسید هر کسی از راه میزد تو رو قربتً الی الله میزد با لبای تشنه از حال رفتی تو سراشیبی گودال رفتی (داغتو رو قلب ما میزارن روی سینهی تو پا میزارن)۲ پیراهن برادرم رو بردن یادگار مادرم رو بردن حسین وای وای وای وای وای وای وای...