پر از جنجاله شیب قتلگاه

پر از جنجاله شیب قتلگاه

[ کربلایی نریمان پناهی ]
پر از جنجاله شیب قتلگاه
گرفت دور جسمت رو یه سپاه
تنت مونده رو خاکا بی پناه
حسین جانم

نشسته قاتل روی پیکرت
شده نیزه بارون دور و برت
برای غارت ریختن رو سرت
حسین جانم

نفس نفس زدی ولی حیا نکرد
تو دست و پا زدی و اعتنا نکرد
خنجرو از روی گلوت جدا نکرد
جدا نکرد

آه زدن، تو رو قربة الی الله، زدن
آه زدن، دوره کردن تو رو بی گناه، زدن

(غریب من) ۲، یا شیب الخضیب من
(غریب من) ۲، یا خد التریب من

---

غریبونه افتادی بی‌سرم
می‌خندیدن لشکر دور و برم
تو رفتی و شد آواره حرم
حسین جانم

داری خبر با تازیانه بردنم
شبیه پیکر تو زخمیه تنم
بمیره زینبت برات بی‌کفنم
بی‌کفنم

آه دلم، با عصا می‌زدنت مقابلم
آه دلم، همه ریختن رو تنت مقابلم
****
جسارت شد بعد تو سهم ما
می‌رفتیم همراه نامحرما
جسارت کردن بین کوچه‌ها
حسین جانم

یه روز خوش بدون تو ندیدمو
چقدر اذیت و بلا کشیدمو
رو ناقه هی زخم زبون شنیدمو

آه حسین، بستن عده‌ای به ما راه، حسین
آه حسین، روزگار من شده سیاه، حسین

نظرات