وقت نزول رحمت حق از سَحاب شد یعنی که جام دیدهی ما پُر شراب شد مستی ما به رتبهی اعلی رسیده است آن گونه که دلِ همهی ما خراب شد زهراترین ستارهی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبلهگه آفتاب شد بعد از طلوع مِهر رخش دل جلا گرفت در ذره ذرههای دلم انقلاب شد امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد یک نیمهاش حسن شد و یک نیمهاش حسین از شدّت بزرگیاش عالیجناب شد از بس که شأن و منزلتش پُربها بُود وحی خدا به حضرت ختمی مآب شد آمد ندا که نام دل آراش زینب است این گونه شد که زینت بابا خطاب شد قائم مقام فاطمه آمد ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید ***** ما از ازل گدای پریشان زینبیم شکر خدا که ریزهخور خوان زینبیم با یک دعای او همه عاشق شدیم و بس یعنی که عاشقانه مسلمان زینبیم ما را خرید و نوکر اربابمان نمود ممنون لطف و بخشش و احسان زینبیم با یک نگاه حیدریاش جذبمان نمود ما قوم در به در، همه سلمان زینبیم حجب و حیای دختر زهرا زبانزد است تا روز حشر ما همه حیران زینبیم مثل خدیجه هستی خود را فدا نمود مبهوت عزم راسخ و ایمان زینبیم مانند مرد باشد اگر چه که خانم است خون علی میان رگش در تلاطم است ***** هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمان عاطفه دختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصارهی جانت گذشتهای در کربلا، شبیه تو مادر نبود و نیست بر شانهی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبههای فصیح تو گفتهاند اصلاً کسی شبیه تو حیدر نبود و نیست شیوایی کلام تو را هیچ کس نداشت از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست زینب شدی که زینت شیرِخدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست در دفتر ثنای تو ای یاس مریمی این بس بُوَد که عالمهی بیمُعلِّمی ***** هر دختری که دختر زهرا نمیشود هر بانویی که زینب کبرا نمیشود دار و ندار حضرت حیدر ، مُجلّله جز تو کسی که زینت بابا نمیشود وصف و مدیحت همهی خاندانتان در فهم و عقل ما به خدا جا نمیشود پروندهی زمین و زمان، زیرِ دست تو بیاذن تو که نامهای امضا نمیشود صبر و ادب به پای تو قد خم نمودهاند این واژهها بدون تو معنا نمیشود دریا اگر مُرکّب و گُلها قلم شوند یک شمّهای از فضائلت اِنشا نمیشود عیسی به نام نامی تو میدهد شفا بیخود مقام او که مسیحا نمیشود شأن و مقام حضرت مریم ز مهرِ توست بی مهر تو که بانوی دنیا نمیشود صدّیقه و زکیّه و تندیس عفّتی تو گوهر مقدّسهی بحر عصمتی ***** ای بانویی که اسوه شدی بر ادیبها مدح و فضائل تو بُوَد از عجیبها با هر خطابهی تو علی زنده میشود مبهوت ذوالفقار کلامت خطیبها وقتی که با حسین خودت حرف میزنی پیچیده میشود همه جا عطر سیبها ای یادگار فاطمه، عُلیا مُخدّره زهرا نسب شدی که شوی از نجیبها وقتی که نام توست به دارو چه حاجت است؟ اصلاً نیاز نیست وجود طبیبها با نام تو تمامّیِ حاجات ما رواست ای بهترین تجلّی اَمَّن یُجیبها طعم خوشی و طعم بلا را چشیدهای ای مَحرم تمامِ فراز و نشیبها در ظهر واقعه چقَدَر غصه خوردهای ای خواهر خمیدهی شَیبُالخضیبها بانو تو را برای حسین آفریدهاند گریهکُنِ عزای حسین آفریدهاند ***** ای یادگارِ فاطمه، غم پرورِ حسین هم خواهر حسینی و هم مادرِ حسین همپای او شدی و رهایش نکردهای حتّی میانِ موجِ بلا، یاورِ حسین بارِ رسالت علوی روی دوش توست با این حساب بودهای پیغمبر حسین چشم امید او به نماز شبت بُوَد روح دعا و کعبهی نیلوفرِ حسین دیدی که نیزهها همگی حلقه بستهاند دور ضریحِ بی کفنِ پیکر حسین حتّی به روی نی، چقَدَر خوب واضح است آثار بوسههای تو بر حنجرِ حسین در شام و کوفه بودی علمدار قافله جانم فدای تو و همهی لشکر حسین اسلام با حضور تو ریشه دوانده است عالم از این شهامت تو مات مانده است ***** زینب اگر نبود که زمزم نداشتیم از ابر دیده که بارش نمنم نداشتیم زینب اگر نبود دگر کعبهای نبود باور کنید روح دعا هم نداشتیم زینب اگر نبود، میان کتابِ حق جایی برای سورهی مریم نداشتیم زینب اگر نبود جهان کفر محض بود نامی ز دین حضرت خاتم نداشتیم زینب اگر نبود دگر حیدری نبود شیر نبرد خطّ مقدّم نداشتیم زینب اگر نبود علی فاطمه نداشت آیینهی نبی مُکرّم نداشتیم زینب اگر نبود کرم زادهای نبود مثل حسن کریم دو عالم نداشتیم زینب اگر نبود به دنبالهی حسین جایی برای واژهی جانم نداشتیم زینب اگر نبود تلاطم نداشتیم قطعاً برای شور و نوا دَم نداشتیم این حرف آخر است که امشب قلم نوشت زینب اگر نبود مُحرّم نداشتیم