
والی و والا تو و اجدادت نوکر این در من و اجدادم السلام ای عشق، ای مسیحا دم شرط مقبول توبهی ادم والی و والا تو و اجدادت نوکر این در، من و اجدادم غرقهی اشک غمت را هوس از سائل نیست کشتهی عشق تو را، شکوهای از قاتل نیست آن دلی را که نسد لطف تو شامل دل نیست هر که از عشق تو دیوانه نشد، عاقل نیست عاقل آن است که از عشق تو دیوانه شود شدم مست جام تو مولا حسین حریم تو عرش معلی حسین کجا مثل نام تو پیدا کنم حسین یا حسین... دین و آیینم ابیعبدالله ذکر تلقینم ابیعبدالله به دلم گفتم که دم مرگم تو رو میبینم ابیعبدالله کیست آن کس که به نام تو عسل نوش نشد قصهی تو که شنیده است که مدهوش نشد یاد تو در دل تاریخ فراموش نشد دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست تویی جلوهی حق تعالی حسین به غم نام تو شد تصلی حسین ندارم به جز نام تو بر لبم حسین یا حسین یا حسین یا حسین