هی برمی‌گردم چون بابا دل نگرونه

هی برمی‌گردم چون بابا دل نگرونه

[ حسن عطایی ]
هی برمی‌گردم چون بابا دل نگرونه
از جسم تو چیزی رو خاکا جا بمونه

چهل نفر اگر شدن قاتل مادر
(چهل قبیله کشتنت با تیغ و خنجر)2

برو جوونم، تو با جوونا برو ای وصله‌ی جونم
عموت منو کمک نده من نمی‌تونم، برو جوونم

(علیِ اکبر، علی، علیِ اکبر)2

خواستی بشی عصا برا این پدر پیر
ببین حالا کنار تو شدم زمین‌گیر

(جوون برای پدرش خیلی عزیزه)2
(می‌خوام نوازشت کنم، تنت می‌ریزه)2

کجا بشینم، می‌خوام بیام پیشت ولی ای نازنینم
هرجا که چشم می‌چرخونم علی می‌بینم، کجا بشینم

علیِ اکبر، علی، علیِ اکبر
تو که با نالت منو تا این‌جا کشیدی
(خونو گرفتم از گلوت، جواب نمی‌دی)2

(پاشو ببین کی اومده، پاشو جوون‌مرد)2
(فکر بابات نباش، فقط با عمه برگرد)2

جوونِ بابا، با سر زانو اومدم ای ارباً اربا
چیزی برام نذاشتن از اون قد رعنا، جوون بابا

جوون بابا، علی، جوون بابا

نظرات