همه مادر دارن من ندارم

همه مادر دارن من ندارم

[ حاج موسی رضایی ]
همه مادر دارن، من ندارم 
سایه‌ی سر دارن، من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارن، من ندارم 

مگه کسی دلش میاد 
دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابا به چه دلی
تنهایی عشقشو کفن کنه

رو سر این خونه بارونه 
دل علی خونه، بارونه
چشمای خیس ما 
مهمونِ بارونه 

وای مادر، وای مادر...

همه طاقت دارن، من ندارم
خواب راحت دارن، من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن، من ندارم

چجور دلم میاد بگم
چشمای مادرم شده کبود
تو کوچه‌ها داد می‌زدم
کمک کنید، ولی کسی نبود

بغضِ گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو می‌دونه؟
همه اینا یادم می‌مونه
بارونه

یا زهرا، یا زهرا...

***

بریدی، دوختی، اندازه کردی، لطف‌ها کردی 
اگر محسن نمی‌پوشد، اصغرِ شش‌ماهه می‌پوشد

دیشب حسن دست به مویم کشید و گفت
زینب بخواب مادرمان خوب می‌شود

یک مدینه دشمن و یک خانه‌ی بی‌فاطمه
بانوی این خانه کس جز زینبِ کبری نبود

یا زهرا، یا زهرا

نظرات