هزار دفعه مُردم برات

هزار دفعه مُردم برات

[ محمد کمیل ]
هزار دفعه مُردم برات
هزار دفعه زنده شدم
انقد به تو فکر می‌کنم
خبر ندارم از خودم

من این‌جا و تو اون‌جا
چه تلخه سرنوشتم
تو این فاصله‌ها من
جوونیمو گذاشتم

فراموشی بگیرم
تو رو یادم نمی‌ره
بگم از حال و روزم
شاید گریه‌‌ت بگیره

اما نکنه گریه‌‌ت بگیره
تو گریه نکن، این تن بمیره

آقای خودم، آقای خودم...
****
کارم برای این‌ که تو
وا کنی می‌خوره گره
می‌زنم اینقدَر صدات
جوهره‌ی صدام بره

همیشه خونه داری
تو قلبای شکسته
اصلا انگار یه حزنی
توی اسمت نشسته

هنوزم وقتی میگن
حسین بغضم می‌گیره
نمی‌تونه هیچ عشقی
تو رو ازم بگیره

من که نمی‌شم، از روضه جدا
اسم تو خودش، روضه‌ست به‌خدا

آقای خودم، آقای خودم...

نظرات