نغمه ی زیر و بم تویی، شورش محتشم تویی میکده را سبو تویی، بتکده را صنم تویی کوی تو را قلندرم، آب گذشته از سرم آن که رگ کردن خود به پاش می زنم تویی کوه تویی کاه منم، بنده ی درگاه منم جرئت نعره ی مرا زاد تویی، جنم تویی عاشق روز محشرم تا که به دیده بنگرم دست خداست یک علم، صاحب آن علم تویی ای که در آسمان هر غمزده مهتاب تویی حسین ارباب تو و بهر من ارباب تویی ذره منم، مور منم، وصله ی ناجور منم کور منم، دور منم، شمس جهانتاب تویی صید حسین اگر شدم، دانه آن دام تویی ماهی بیتاب منم، حلقه ی قلاب تویی بعد تو خنده بر لب اهل حرم حرام شد کار تو تا تمام شد، کار حرم تمام شد به راهْ فانوس تویی، به عشقْ قاموس تویی آنکه به پایش آمده ملک به پابوس، تویی کشته ی شمشیر نه ای، پر زده از تیر نه ای مرده ی از خجالت و کشته ی ناموس تویی آنکه ز رفعتش شده حسرت سیمرغ، تویی آنکه ز رأفتش زده طعنه به ققنوس، تویی خلقی داند که در بهداری قرب حسین دردها را جملگی عباس درمان می کند