می‌باره بارون

می‌باره بارون

[ حمید علیمی ]
می‌باره بارون
نم‌نم مثل اشک چشای خیس مجنون
تنها که باشی
فرقی نداره خونه‌ای یا کنج زندون
واسه‌ت مهم نیست
گرمای تابستون و سرمای زمستون

بالا بری، پایین بیای
بجز حسین پناه نداری
می‌دونه خیلی بی قراری
همین الان دلت بگیره
بجز حرم کجا رو داری

اگه به من باشه، می‌گم الان جاشه
تُو بغلت باشم
صدام بزن آره، بیام حرم دوباره
نذار که تنها شم

حسین آقام
همه می‌رن تو می‌مونی برام...

*****
می‌تپه برا تو
این قلب بیچاره‌م که گم شد تُو هواتو
اینو مطمئنم
هیچکس نمی‌ذاری بیاد این‌جا به جاتو
حتّى بين قبرم
گریه می‌کنم وقتی بشنوم اسم کربلاتو

من از تاریکی می‌ترسم
وقتی می‌بندن چشامو
بیا که خیلی تنهامو
می‌گن به عزّت و شرف
لا اله الا الله و

قشنگ‌ترین یارم، نیای تو بیچاره‌م
خیلی هراسونم
بیا بمون کنارم، بجز تو کیو دارم
امام حسین‌جونم

حسین آقام
همه می‌رن تو می‌مونی برام...

نظرات