می‌کِشم آه از عمق سینه

می‌کِشم آه از عمق سینه

[ کربلایی نریمان پناهی ]
می‌کِشم آه از عمق سینه
شدم شهیدِ بغض و کینه
دارم می‌رم از این مدینه

ای وای، داره می‌سوزه تموم پیکرم
ای وای، داره می‌خنده به حالم همسرم
ای وای، ای وای

ای وای، بی‌قرارم ای دمای آخرم
ای وای، جاریه لخته‌ی خونِ جگرم
ای وای، ای وای

حسن...

راحت شدم از این زمونه
از غصّه‌های بی‌کرونه
کسی غمامو نمی‌دونه

ای وای، روز و شب غصّه شد همدم دلم
ای وای، شده روضه‌های کوچه قاتلم
ای وای، ای وای

ای وای، یاد ماجرای دیوار و درم
ای وای، تازیونه می‌زدن به مادرم
ای وای، ای وای

زهرا...

با این تن بی‌حال و مسموم
میون بستر آروم آروم
روضه می‌خونم از یه مظلوم

ای وای، جای من خالیه توی کربلا
ای وای، می‌شه لب‌تشنه سر حسین جدا
ای وای، ای وای

ای وای، زینبم گریه نکن تو رو خدا
ای وای، می‌بَرن تو رو میون کوچه‌ها
ای وای، ای وای

حسین...

حسن...

نظرات