مهبط وحی نبی رشک جنان خواهد شد

مهبط وحی نبی رشک جنان خواهد شد

[ ابوذر روحی ]
مهبط وحی نبی رشک جنان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد 
قرص مهتاب در آفاق عیان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد

کارو بار همه افتاده به درگاه کریم
رمضان را بنویسید فقط ماه کریم

دست حق پرده ز ماه رخ دلدار انداخت
نام او را به لب خلق گرفتار انداخت
تا نگاهی به رخ احمد مختار انداخت
مصطفی خنده‌کنان سفره‌ی افطار انداخت

مثل ضرب المثل است این سخن از دیرین است
نوه‌ی اول عزیز است عجب شیرین است

ملکی وصف حسن را به زبان می‌گوید
مژده‌ی آمدنش را به جنان می‌گوید
نبی خاتم از او خنده‌کنان می‌گوید
بین گوش حسنش دارد اذان می‌گوید

وصف شاه عرب و تیغ دو سر می‌خواند
ها علیٌ بشرٌ کیف بشر می‌خواند 

علت مستی ما از خم و پیمانه‌ی اوست
هر کجا می‌نگرم جلوه‌ی مستانه‌ی اوست
هرچه دادند به ما لطف کرم‌خانه ی اوست
این حسن کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست

این حسن کیست که جا در همه دل‌ها دارد
گر بمیریم برایش به خدا جا دارد

مثل حیدر علی و عالم و اعلم حسن است
مصطفی گفته به ما عقل مجسم حسن است
بانی ولوله‌ی ماه محرم حسن است
ریشه‌ی شوکت هفتاد و دو پرچم حسن است

پس بگو کیست حسن جان اباعبدالله 
که شده قبله‌ی یاران اباعبدالله 

جلوه‌ی یا علی و جلوه‌ی یا جبار است
قهر او قهر خدا با دم یا قهار است
عمر پر برکت او مصحفی از اسرار است
سر پنهان اشداء علی الکفار است

سیره‌اش گرچه اصول رُحَما بَینَهُم است
جبروت نبوی در دل ابروش گم است

سرزمین من و توده نمگ‌گیر حسن
به روی سینه‌ی ما حک شده تحریر حسن
رو به اسلام نمودیم به تدبیر حسن
نه به تهدید و نه ارعاب و نه شمشیر حسن
پس بگویید به ایران من ایران حسن
نام ما را بنویسید مسلمان حسن

ارث مردانگی از شخص پیمبر دارد
چه کسی مثل حسن غیرت مادر دارد
فن رزم آوری از فاتح خیبر دارد
وای از آن دم که حسن تیغ دو سر بردارد

هرچه از رزم شنیدید فراموش کنید
داستان جملش را همگی گوش کنید

حسن آمد وسط معرکه شمسیر به دست
یک تنه ریخت به‌هم با غضبش لشکر مست
صیف الاسلام زمین خورد به یک‌باره شکست
شتر سرخ زلیلانه به روی خاک نشست 
شیر را شور غیورانه به سر داشتن است
پسر فاطمه بودن به جگر داشتن است

ما محب الحسنیم و همه از یک ایلیم
پرورش یافته‌ی مکتب مِن سِجّیلیم
اهل جنگیم ولی جنگ پر از تحلیلیم
و بدانند همه دشمن اسرائیلیم
عاشق نام حسن گوش به فرمان ولی‌ست
چشممان منتظر توصیه‌ی سید علی‌ست

باز آمد خبری شوم از این جانی‌ها
و به جوش آمده است غیرت ایرانی‌ها
برسانید به گوش همه صفیانی‌ها
که زیادند در این خاک سلیمانی‌ها
برسانید به دشمن که علی تنها نیست
مالک از دست اگر داده ولی تنها نیست

نظرات