
من فقط یه نوکر سادهم واسهی هر کاری آمادهم این مقامِ نوکری کردن قبل من کار بزرگا بود که به من رسید از اجدادم بگن فرش حسینه رو جارو کن، میگم باشه بگن هر هنری که بلدی رو کن، میگم باشه بگن سینهزنی برای زینب کن، میگم باشه بگن بشین و کفشارو مرتّب کن، میگم باشه آره نوکر اگه بشه خسته عَلمت رو زمین نمیذاره گره هم بندازن توی کارم خانم اُمُّالبنین نمیذاره حسینجانم، حسین جانم حسین جانم...