(مردم بِهِم شیرآفرین نمیگن) ۲ (داره منو میکُشه این، نمیگن) ۲ اُمُّالبَنین چقدر بِهِم میاومد دیگه بهم اُمُّالبَنین نمیگن (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ اُمُّالبَنین شدن چه دَردِسَر داشت تابوتشو معلوم نشد کی برداشت غریبیِ امروزشو نبینید اُمُّالبَنین روزی چهارپسر داشت (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ بوی علی چهارتاییشون میدادن خیلی برا فاطمه جون میدادن یادش بخیر دوروبَرَم که بودن همه منو به هم نشون میدادن (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ کبوترِ مدینه پَر نداره خونم ستاره و قَمَر نداره دیگه منو اُمُّالبَنین نخونید اُمُّالبَنین دیگه پسر نداره (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ غُصّه و ماتمِ منو میبینن اوضاعِ دَرهَمِ منو میبینن اونایی که مَحوِ رشیدیم بودن حالا قَدِ خَمِ منو میبینن (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ کشته شدند ولی خبر نداشتم به هیچکدومشون نَظَر نداشتم تا میبینید منو بگید حسینجان اَصلاً خیال کنید پسر نداشتم (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ دلم شکسته، میدونم شکسته قَدَم کمونه گمونم شکسته روزا میام تو آفتاب میشینم از چهار طرف سایهبونم شکسته (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴ همش میگفت: برام گلاب بیارید منو دیگه پیشِ رباب نیارید سَرِ مَزارِ من اگه اومدید هرچی آوردید ولی آب نیارید (حسین، حسین، حسین، حسین حسین جان) ۴