ما عشق را پشت در این خانه دیدیم

ما عشق را پشت در این خانه دیدیم

[ محمدحسین حدادیان ]
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود حیدر داشت می‌سوخت

******

چه بالا گرفته آتیش
فاطمه افتاده تازه پا گرفته آتیش
داره چی می‌بینه زهرا
پشت در هی میگه خیمه‌ها گرفته آتیش

شروع شد از این آتیش
اگه بین خیمه‌ها موی رقیه سوخته
شروع شد از این آتیش
دل ما مثل سر و روی رقیه سوخته

سرگذشت فاطمه تکرار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
توی خیمه با لگد بیدار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد

(ای مادر، ای مادر)

میاد این صدا تو کوچه
مادرم افتاده زیر دست و پا تو کوچه
داره چی می‌بینه زهرا
زیر لب میگه امون از کربلا تو کوچه

شروع شد از این کوچه
کوچه وا کردن اگه برای جسم اکبر
شروع شد از این کوچه
اگه تو هر کوچه زینب‌و زدن یه لشکر

عمه‌ی ما راهی بازار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد
بی برادر وارد انظار شد
هرچه شد بین در و دیوار شد

*******

اولیا مخدره
غربت اینه که سنان با تو همسفره
اولیا مخدره
خدا از هرکی گذشت از شمر نگذره
اولیا مخدره
کی دلش اومد تو رو اسیری ببره

*******

خواهرت پیر شده
کار دنیا رو ببین شمر عنان‌گیر شده
بی‌کس و کار شدم 
وسط نیزه شکسته‌ها گرفتار شدم

نظرات