
بخوان به شیوهی نو امسال حماسه و غم توأم را زمانه بر سر جنگ است بکوب طبل مُحرّم را رجز بخوان و بیا با ما حبیب و جعفر و جُون اینجاست رژیم حرمله آن سویند زُهیر و عابس و عُون اینجاست یهودِ تیرهی صهیونی اگرچه رذلترین رذل است به جان شیعه هراسی نیست که کار دست اباالفضل است عَلم به دوش علمدار است امیرِ ماست به هنگامه امیر ما که نخواهد داد به شمرِ غزّه اماننامه سکوت نقطهی پایان نیست که شیعه تشنهی پیکار است چه در هجوم، چه آتشبس مطیعِ حکم علمدار است رجز بخوان و بیا با ما زمانِ کشتن این دیو است چه در هجوم، چه آتشبس نشانه قلبِ تلآویو است بزن بزن که تو فریادی هوار باش چنان سِجّیل کم از اصابت موشک نیست صدای مرگ بر اسرائیل حسینِ فاطمه تنها نیست تو نسلِ رستمِ دستانی بزن به شیوهی نو فریاد بزن بزن که تو ایرانی! غریبِ موهرِ مشّایهست بیا دوباره عَلم بردار در امتداد حرم، امسال به سوی قدس قدم بردار شبیه کربلا، شبیه کاظمین و مشهدالرضا شبیه نجف، شبیه سامرا بقیع پُر از عَلم میشود دست ظالمان، قلم میشود مزار خاکیِ چهار امام حرم میشود دسته دسته زوّار، همصدا و همیار بیقرار، پای کار، ورودیِ بابالقاسم، میزنن جار: لبّیک یا حسن... عرش میزند صدا، پا به پاش، همه عوالم جن و إنس، همه فرشتهها همزمان با عالم بالا، زمینیان طبل و سنجِ دستهها، عزادارانِ سیّدالاولیاء نقطه نقطهی زمین، هر کجا علیالخصوص در کربلا همصدا میرسد تا خدا این نوا: لبّیک یا حسین...