
قصّهی من و تو ماورای عشقه این دیوونگیها ماجرای عشقه سرشکستن اینجا به فتواهای عشقه یادم نرفته اون شلوغیا و اون سلامِ ساده تازه فهمیدم که مثل من زیاده من الان جام چقدر خالیه تو کربلا شب جمعه عجب حالیه تو کربلا من یه خونه میخوام دور و برِ خیمهگاه شنیدم زندگی عالیه تو کربلا بطلب حَرمت ابیعبدالله ببار از کرمت ابیعبدالله بگو دوست دارمت ابیعبدالله یا حسین، یا حسین، ابیعبدالله... **** همه جا رو گشتم، مثل تو ندیدم واسه داشتنِ تو سختیا کشیدم حالا به همه آرزوهام رسیدم یاد مُحرّمای بچّگیم و اون دیوونگیها دستههای عشق و روضه خونگیها هنوزم مثل قبلنا گرفتارتم پا به سن گذاشتم و هنوز پی کارتم تاسوعا زیر عَلم بود شفا گرفتم تا قیامت بدهکار علمدارتم بطلب حَرمت یا ابوفاضل سرم و قدمت یا ابوفاضل دلم و عَلمت یا ابوفاضل مددی، مددی، یا ابوفاضل...