علی حمد و علی ذکر و علی دم علی حجر و حطیم و بیت و زمزم علی حجّ و صلاة است و صیام است علی رکن و قعود است و قیام است علی دست خدا در فتح خیبر علی روز اُحد یار پیمبر علی در یاری حق ترک جان گفت علی در بستر ختم رسل خفت علی علی علی علی علی... علی در مُلک هستی ناخدا بود علی پیش از خلایق با خدا بود علی بر حزب حق صاحبلواء بود علی فرماندهی کلّ قوا بود علی میزان، علی ایمان، علی حق علی سر تا قدم توحید مطلق علی مولود کعبه رکن دین است علی آیینهی حقّالیقین است علی جانم علی جانم علی جان... ولیالله اعظم رکن دین اوست اولُیالامر تمام مسلمین اوست علی جانم علی جانم علی جان... چو از اوّل گِلم را میسرشتند بر آن گِل نام مولا را نوشتند ولای مرتضی بود و گِل من علی بود و علی بود و دل من سرم در هر قدم خاک رهش باد که مادر یاعلی گفت و مرا زاد چو پا در عالم خاکی نهادهم برون آمد خروشی از نهادم سراپای وجودم یاعلی بود خروشم بانگ یامولاعلی بود لب خاموشم از مولا علی گفت مؤذّن هم به گوشم یاعلی گفت به عشق مادر از آن رو اسیرم که با اشک ولایت داد شیرم مرا بین غدیر عشق زادهند سرشک شوق و شیر عشق دادند سرشک و شیر با خونم عجین شد تولّای امیرالمؤمنین شد مرا شیر ولایت داد مادر مرا با عشق حیدر زاد مادر مرا غرق تجّلیٰ کن علی جان مرا مست تولّیٰ کن علی جان اَگر آلودهام دل بر تو بستم و گر خارم کِنار گُل نشستم نمک پروردهی خوان تو هستم نمک خوردم نمکدان را شکستم اگر من خار و پستم تو عزیزی مبادا آبرویم را بریزی ارادتمند زهرای بتولم قبولم کن قبولم کن قبولم (امیرالمؤمنین مولای مردان دل ناشاد ما را شاد گردان)