شمع خموش ما را از خانه بردند تابوت مادرم را شبانه بردند ای لالهی پرپر، مظلومه مادر مدینه در نوای امن یجیب است مادر مرو که بابا بی تو غریب است واویلتا واویلا آه و واویلا شمع خموش ما را از خانه بردند تابوت مادرم را شبانه بردند واویلتا واویلا آه و واویلا بنویسید شب تار سحر میگردد یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد برمیگردد آیینهی خدا، برمیگردد تکرار مرتضی برمیگردد خونخواه کربلا، صدق الله میآید که باید برایش بمیریم میآید که باید دامان پاکش بگیریم شیعه تنهاست المستغاث به حقّ عبّاس المستغاث ظلم به سر میرسد ای یار از او خبر میرسد ای یار او میآید تکیه به دیوار حرم میزند او میآید قدم به چشمان ترم میزند(او میآید)۲ یابن الحسن روحی فداک او پناه عالمین است منتقم خون حسین است او میآید درد همه خلق دوا میشود او میآید قبلهی ما کرب و بلا میشود(او میآید)۲ أینَ الحسن أینَ الحسین و اینَ یابن اولاد الحسین یابن الحسن روحی فداک