شب، شبِ روضهخونیه شب، شبِ لطمهزنیه فردا دیگه این موقعها دعوا سرِ پیروهنه سنان میخنده به حسین یکی سرش داد میزنه یه ذره اون طرف برید یه جا بدید شمرم بیاد شِمرُ جالِسٌ، راحتش کن اینقده حسینو معطلش نکن نه نمیبُره بدنو برگردونده نیتش پُشتِ سره دیده مادرش با دوازده تا ضربه قربونی شد پسرش روی بدنه موهارو گرفته تو دستش و ضربه میزنه سرو زدن روی نیزه خیمهها داره میسوزه گوداله یا پُشتِ دره آخه حسین غریبِ مادره یا اباعبدالله اباعبدالله، اباعبدالله