ز کاخ شام صدای خروش میآید، یا للعجب صدای غرّش شیری به گوش میآید، یا للعجب صدای کیست که هر کس شنیده میلرزد، یا للعجب ستون ستون دل قصر یزید میلرزد، یا للعجب به آسمان و زمین این صدا شده غالب منم علی، منم علی، منم علی علیِابنِحسینِابنِعلیِابنِابیطالب علیِابنِحسینِابنِعلیِابنِابیطالب ... به این شکوه حسینی و صولت علوی، ماشاءالله به لرزه آمده ارکان مسجد اموی، ماشاءالله خطبهاش چقدر مثل حضرت زهراست، ماشاءالله روی لب حرم و ذکر زینب کبراست، ماشاءالله عزیز مکّه و دردانهٔ منایم من سلالهی حرم و زمزم و صفایم من منم سلالهی آن شیر قادر متعال که با دو نیزه، دو شمشیر کرده است قتال منم سلالهی اوّل کسی که مومن بود رَهِ خدا به کنار پیمبر پیمود سخی، بزرگ، جوانمرد، ابطحی، زیبا صبور و سیّد و سقّام بود و پاک و رضا بسان شیر ژیان با ارادهای محکم در آن میانه که میخورد نیزهها بر هم حیدر، حیدر ...