زهرا شدم از این زمونه خسته

زهرا شدم از این زمونه خسته

[ کربلایی نریمان پناهی ]
زهرا شدم از این زمونه خسته
ز داغ تو دلم شکسته

چه بد زدن تو رو که بانو
رو صورتت جای یه دسته

مرو مرو عزیز حیدر...

زهرا چه غصه‌ی تو دل‌غمینه
می‌زد عَدو تو رو ز کینه

چهل نفر به یک نفر وای
امون از این شهر مدینه

مرو مرو عزیز حیدر... 

زهرا هیزم به پشت در آوردن
دل منو چه بد آزُردن

تو رو زدن جلوی چشمام
منو با دست بسته بردن

مرو مرو عزیز حیدر...

نظرات