ز سوزِ سینه برای تو باز میخوانم به نغمههای حَزینِ حجاز میخوانم نوای اکبرِ ناظم ندارم امّا باز نوازشم بکنی دلنواز میخوانم میان مرثیهها زخمه را نیازی نیست به لطفِ زخمِ لبت جانگُداز میخوانم و یا زیارتِ ناحیهی مقدّسه را میان مرثیه، یک دو فراز میخوانم من از تبار غزلهای اِبنِ مَکفوفهم ببخش محضر تو روضه باز میخوانم ***** کاش میشد که شمر بَرخیزد کاش میشد سَنان عقب برود کاش میشد از تَهِ گودال تا مدینه زمان عقب برود تا که دست سَنان و خولی و شمر نرسد بر سر حسین امسال ثانیهها عقب عقب بروند تا که بیرون بیاید از گودال ثانیهها عقب عقب بروند تا بیاید به خیمهی خواهر تا به هم باز متصل بشود تکّههای تنِ علیاکبر دنیا عقب عقب هم اگر برود میوه چیده خواهد شد به عقب صحنهام که برگردد تنِ قاسم کشیده خواهد شد صحنه ها را عقب عقب بروم که عموی رقیّه پا بشود تیر بیرون بیاید از مَشکش که عمود از سرش جدا بشود فکر خود را کشاندهام به عقب تا بنوشی دوباره آب حسین شام را حذف کردم که سرت نرود مجلس شراب حسین ***** (هر کسی نیزه داشت با نیزه دیگران هم زدند او را سنگ من ماندهام که چیده شده میوهی دستچینم چرا با سنگ؟) ... (شراب میخوره مقابل چشمای رباب میخوره) حسین...