روضه پُر از بوی یاسه، عزا عزای عباسه

روضه پُر از بوی یاسه، عزا عزای عباسه

[ کربلایی نریمان پناهی ]
روضه پُر از بوی یاسه، عزا عزای عباسه 

لبریزِ غصّه و دردم 
که گریه می‌کنم هر دَم
با قلب بی‌قرار امروز 
برا فرج دعا کردم

هر جا که باشه اسم عباس
بانی خودِ مهدیِ زهراست
من شک ندارم، من شک ندارم

تو روضه‌های اون یگانه
صاحب‌ عزا امام زمانه
دل بی‌قرارم، دل بی‌قرارم

روضه پُر از بوی یاسه، عزا عزای عباسه...

عزیزِ انبیاء آقا 
امید اولیاء آقا 
قسم به پهلوی زهرا 
خسته شدیم بیا آقا 

به حقّ عمّه‌ی پریشون 
به حقّ اون چشای گریون
وقت ظهوره، وقت ظهوره

به حقّ اون دستای بریده
اون پیکرِ به خون تپیده 
وقت ظهوره، وقت ظهوره

روضه پُر از بوی یاسه، عزا عزای عباسه...
****
بلند شو ای کس و کارم، عباسم ای علمدارم...

دشمن از این به بعد شاده
که کشتنم شده ساده
باید بشن زن و بچه‌‌م
واسه اسارت آماده 

دیگه امیدم ناامید شد
تنها برادرم شهید شد
خیلی غریبم، خیلی غریبم

دیگه به درد و غم دچارم
پناه و تکیه‌گاه ندارم
بودی حبیبم، بودی حبیبم

بلند شو ای کس و کارم، عباسم ای علمدارم...

فرق سرت تا اَبرو باز
زخمات به دردا شد دمساز
تنت هدف شده واسه
چهار هزارتا تیرانداز

تنها شده برادرِ تو 
اینا چیه رو پیکرِ تو؟
شمشیر و تیره، شمشیر و تیره

روزام سیاه شده مثل شب
برای بی‌کسیِ زینب 
گریه‌‌م می‌گیره، گریه‌‌م می‌گیره

بلند شو ای کس و کارم، عباسم ای علمدارم...

می‌میره اصغرم بی‌تو 
می‌پاشه لشکرم بی‌تو
ازم نخواه برم آخه
چه‌طور برم حرم بی‌تو؟

به دست این همه یاغی
چیزی نموند ازت باقی
آه ای برادر، آه ای برادر

فدای جسم صد پاره‌‌ت
اگر بری می‌شه غارت 
خلخال و معجر، خلخال و معجر

بلند شو ای کس و کارم، عباسم ای علمدارم...

وا عطشا، وا عطشا...

نظرات