دوباره دیوونه‌های کربلا

دوباره دیوونه‌های کربلا

[ محمد کمیل ]
دوباره دیوونه‌های کربلا
مستن از حال و هوای کربلا
لرزه افتاده به جون دشمنا
اومدن سردارای کربلا

دنیا دیگه رفته شب تارش
عالم و آدم عاشقی کارش
دل می‌بَرن از همه این شب‌ها
ابی‌عبدالله و ولیعهد و علمدارش

مادر مادر، چشم تو روشن...

خنده رو لب جوون و پیر غلام
سهم عالمین شده رحمت عام
حال بچه شیعه‌ها دیدنیه
یه امام‌زاده اومد دوتا امام

بازم علی و لطف بسیارش
قیامتی شده تو دربارش
دستمونو می‌گیرن این شبا 
ابی‌عبدالله و ولیعهد و علمدارش

یا اباالفضل... 

دیدنی‌تر شد از آسمون، زمین
رو لبا ترانه‌های دلنشین
دست ما شده دخیل چادرِ
شهربانو فاطمه اُم‌ُّالبنین

خدیجه با احمد مختارش
فاطمه با حیدر کرّارش
هِی صدقه میدن به ما نذرِ
ابی‌عبدالله و ولیعهد و علمدارش

یا زینُ الامام....

ماه عالم‌تاب، دلخوشی ارباب
مسبّب الاسباب، قمر ابوفاضل

یل نام‌آور، فراتر از باور
اُبهت حیدر، قمر ابوفاضل

دَم جانانه، صاحب عنوانه
غرّش طوفانه، قمر ابوفاضل

شیر کرّاره، فاتح پیکاره
اصل و نسب داره، قمر ابوفاضل

حضرت سقّا، ماه بنِ الزهرا
نقش عقیقم یا قمر ابوفاضل

اشجعُ الناسه، رو زینب حساسه
من می‌میرم واسه قمر ابوفاضل

ابوفاضل...

نظرات