دوباره دیوونه‌های کربلا

دوباره دیوونه‌های کربلا

[ محمد کمیل ]
دوباره دیوونه‌های کربلا
مستن از حال و هوای کربلا
لرزه افتاده به جون دشمنا
اومدن سردارای کربلا

دنیا دیگه رفته شب تارش
عالَم و آدم عاشقی کارش
دل می‌برن از همه این شب‌ها
ابی‌عبدالله و ولی‌عهد و علمدارش

ابی‌عبدالله آقای من...

*****

خنده رُو لب جَوون و پیرغلام
سهم عالَمِین شده رحمت عام
حال بچّه‌شیعه‌ها دیدنیه
یه امامزاده اومد، دو تا امام

بازم علی و لطف بسیارش
قیامتی شده دربارش
دستمونو می‌گیرن این شب‌ها
ابی‌عبدالله و ولی‌عهد و علمدارش

یا ابوفاضل آقای من...

*****

دیدنی‌تر شد از آسمون، زمین
رُو لبا ترانه‌های دل‌نشین
دست ما شده دخیل چادرِ
شهبانو فاطمه، امّ بنین

خدیجه با احمد مختارش
فاطمه با حیدر کرّارش
هِی صدقه می‌دن به ما نذرِ
ابی‌عبدالله و ولی‌عهد و علمدارش

یا علی ابن الحسین...

نظرات