دلم پُر از غمه

دلم پُر از غمه

[ محمدحسین حدادیان ]
دلم پُر از غمه
کجا بودی مگه، موهات چرا کمه؟

گلایه دارم، من بی‌قرارم 
حوصله داری بگم چی اومده به روزگارم؟ 

بابا مومو گرفتن
زیورآلات و النگومو گرفتن 
می‌زدن سراغ عمومو گرفتن 

سوخته رسیدی 
فکر کنم صدای گریه‌مو شنیدی 

بابا نبودی زجر شکسته پهلومو
تو دست دخترش دیدم النگومو

بس که سیلی خوردم، اسمم از یادم رفت 
گوشواره‌م رو بابا من خودم دادم رفت 

حالم خرابه، دنیام عذابه 
بوی چی میده بابا سرت؟ میگن بوی شرابه 

من از بس غصّه دارم که میشه صدتا کتابش کرد 
کدومش رو بگم آخه نمی‌شه انتخابش کرد 

می‌گیرم دستمو بابا به دور صورت زخمی
هنوزم میشه روی ماهتو این‌جوری قابش کرد 

اگه چشمام نمی‌بینه دلیلش دستای زجره
یه دونه سیلی زد اما باید صدتا حسابش کرد

همش منو کشید شبیه وحشا
همش میگم عموجونم زجرو نبخشیا 

رباب امروز طفلش رو توی رویا بغل کرد و
خیالی شیرشو داد و لالایی خوند و خوابش کرد 

لالا عزیزم، برو توی آغوش زهرا عزیزم

رو خاک داغ صحرا با سرانگشت پُر از زخمم 
نوشتم اسمتو ببخشید اما سنان با پا خرابش کرد 

یادم نمی‌رود که سنان حرف بد زد و 
یادم نمی‌رود که شمر به جسمت لگد زد و 

خنجر به روی حنجرِ تو رفت
****
نفسم می‌مونه تو گلو
منو می‌کِشن از سر مو

منو می‌کِشه میگه نگاه 
این داداش علیه این عمو

مثلاً بزنم چی میشه؟ 
دیگه بال و پَرت چی میشه؟

نیزه‌ای که زدن به عموم 
بزنم به سرت چی میشه؟
****
هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد
حرم رقیه‌اس
تنها حرمی که روضه‌خون نمی‌خواد
حرم رقیه‌اس

اومدم با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه‌ی نگفته داری ای خانم

سلام خانم 
ایّتها الصدّیقة الشهیده
ای نوه‌ی مادرِ قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده

شنیدم که اربعین جا موندی، دلگیرم 
من به جای تو زیارت میرم 
یا رقیه میگم و می‌میرم 

همین‌جا بود تو بغل رباب سیلی خوردی
حتی میون خواب سیلی خوردی
تو مجلس شراب سیلی خوردی

نظرات