جلوههای رخ تو مولایم اینچنین کرده مرا رسوایم هر زمان یاد تو مولا بکنم از فلک میگذرد آوایم چه کنم تا که ببینم رویت؟ بزنم چنگُ بر آن گیسویت تو بگیر دست مرا مهدیجان که من افتاده دگر از پایم با همه خلق جهان میگویم من غلام پسر زهرایم