ته خوشبختی من

ته خوشبختی من

[ مهدی اکبری ]
ته خوشبختی من
تو شیرینی آسونی هر سختی من
تویی تنها همیشه وقت و بی وقت گیر من

چشمای خیسم و می‌بندم
تو رو با اشک بغل میگیرم

دست میذارم رو سینه میگم
سلام آقای نعم الحبیبم

سلام دورت بگردم
سلام دردت به جونم
سلام آقای عطشان
بزار واست بمونم
تو رو جون رقیه
از این خونه نرونم

حسین حسین...

نکنی آقا ردم 
مگه آقا من با پای خودم اینجا اومدم
کمکم کن به خود فاطمه من نابلدم

سخت تمرین سقوط اینه که
از چشم مادرت بیفتم
مواظبم باش، جان ابالفضل 
آقا نگی بهت نگفتم

اره من روسیاهم، اصلا غرق گناهم
ولی هر چی که باشم، رقیه‌ات داده راهم
نگاهم کن حسین جان، که محتاج نگاهم

حسین حسین...

کاش آقا منم غلامت بودم
مثل خوبات پا رکابت بودم
کاش مثه گذشته عاشق بودم
کاش همون نوکر سابق بودم

میرم آقا میرم خوش باشی
میرم با زایرا تنها باشی
میرم حتی نمیگم نوکرتم
ولی اینو بدون غلامتم

نوش جونم که برات دلتنگم
نگران من نباش
اگه من پای غم تو لنگم
نگران من نباش
اگه عمرم داره از کف میره
نگران من نباش
اگه نوکرت داره میمیره
نگران من نباش

دیگه دوسم نداری می‌دونم
تا همین‌جاشم ازت ممنونم
دیگه حتی نفسم درنمیاد 
کاری جز گریه ازم برنمیاد

میرم از دور حرم دور بشم
کاش دیگه نبینم و کور بشم
میرم آقا فقط دعا کنی
اگه خوب شدم فقط صدام کنی

نوش جونم که برات دلتنگم
نگران من نباش
اگه من پای غم تو لنگم
نگران من نباش
اگه عمرم داره از کف میره
نگران من نباش
اگه نوکرت داره میمیره
نگران من نباش

من تا ابد عاشق یارم
دلداده‌ی روی دلدارم
آواره‌ی کوی ارباب و
مجنون عشق علمدارم

دیوانه‌ی ابالفضلم
آواره‌ی ابالفضلم 
سینه زن حسینم من
بیچاره‌ی ابالفضلم

نظرات