تشنه لب در آب رفتم

تشنه لب در آب رفتم

[ حاج مهدی سماواتی ]
تشنه لب در آب رفتم
اين سخن با خويش گفتم
من چگونه آب نوشم
شاه را عطشان بینم

مشک را پر کردم از آب و
به خود گفتم که بايد
راه نزديکي براي خيمه رفتن برگزينم

راه نخلستان گرفتم
ليک از شمشير دشمن
قطع شد دست علم‌گير
از يسار و از يمينم

نظرات