بیاید بریم با هم، یه سر به قتلگاه همون جایی که شد، خون حسین مباح زنده بود هنوز که قتل و غارت شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و انس هستند باز خواهری تو آتیش تنهایی میسوزه خواهری که غربتش جانسوزه خواهری که پیر شده تو گودال یک روزه وای حسین... بیاید بریم با هم، یه سر به خیمهگاه بریم کنار یک خواهر بی پناه نداره نامردی این لشکر، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر، آوازه همشون ارازل و اوباشن نامردا فکر پاداشی که دارن فردا کشتند آقا رو برای مال این دنیا وای حسین...