بیا رحم بر حال پدر کن

بیا رحم بر حال پدر کن

[ ایمان کیوانی ]
بیا و رحم بر حال پدر کن 
قدمارو کمی آهسته‌تر کن
اکبرم، پس از چندی قدم که راه رفتی
دمی برگرد، به روی من نظر کن
بذار خوب قد و قامتتو ببینم پسرم 
به روی خاطراتم پا گذاری
غمت را بر دل لیلا گذاری 
مرا بر داغ ماتم می‌نشانی 
بی خبرانه زدند، بی خبر افتاد 
خوب که بی حال شد 
ز پشت سر افتاد 
در وسط قتلگه تا پسر افتاد 
در جلوی خیمه‌گه پدر افتاد
حسین، حسین

نظرات