به کودکی شده سرو قدم نهال خمیده

به کودکی شده سرو قدم نهال خمیده

[ حاج مهدی سماواتی ]
به کودکی شده سروِ قدم نهال خمیده
ز گیسویم زده در شهر شام صبحِ سپیده

شدست دامن من رحل و رأس پاک تو قرآن
و یا که بر سرِ دستم شکفته لاله‌ی چیده

به کودکی سرِ پاک پدر به دامنِ دختر
مصیبتی است که من دیدم و کسی نشنیده

سلام بر تو که زخم سرت دوا نپذیره
درود بر تو که خون دلت ز دیده چکیده

درود بر لب خشکیده‌ی ز چوب کبودت
 سلام بر تو و این حنجر بریده بریده 

فشار نیزه کجا و دهان تو که مکرر
زبان ختم‌ رسل را به گاهواره مکیده 

به جرم آنکه شنیده شبیه فاطمه هستم
عدو مرا زده سیلی و عمه آه کشیده
****
دست عدو بزرگتر از صورت من است
یک ضربه زد دو گونه سرخم سیاه شد

نظرات