بخشنده حسن پاینده حسن

بخشنده حسن پاینده حسن

[ ابوذر روحی ]
بخشنده حسن، پاینده حسن
امروز حسن، آینده حسن
وقت مردنم، بالای سرم
اونی که میاد چشممو می‌بنده حسن 

می‌گه «لا تَخَف و لا تَحزَن»
می‌رسه کنار من حتماً 
هر موقع چیزی ازش می‌خوام
نمی‌گه بذار برا بعداً 

مهربونه حسن، دردمو می‌دونه حسن
مادرو قسم می‌دم همه‌ش به جون حسن
آسمونه حسن، سِرّ کهکشونه حسن
پرچمی که تا ابد بالا می‌مونه حسن

جانم حسن جانانم حسن...

*****

ایمانه حسن، جانانه حسن
اجرای حسین، فرمان حسن
ایرانِ حسین، ایرانِ رضا
مجموعه‌ی این دو می‌شه ایرانِ حسن 

همه جمعیت همین حالا
بخونیم با هم حسن مولا
چرا وقتی یا حسن می‌گیم
شور سینه‌زن می‌ره بالا 

بی‌قرار حسن، قلب ما مزار حسن
دغدغه همینه موندن پای کار حسن
اعتباره حسن، تیغ ذوالفقاره حسن
جملو یک‌تنه می‌کنه اداره حسن

جانم حسن جانانم حسن...

*****

نمک‌گیرم از دربار امام حسن
حبیب قلب بیچاره امام حسن
می‌بینم روزی رو که خادما می‌گن 
هَلابیکُم به زوّار امام حسن

أشهَدُ أنَّ علی از صحن تو شنیدنیه
می‌برم یه روز تبرّک از مُضیف حسنیه 

دین و ایمانم، آیه‌ی قرآنم
علنی می‌شه ذکر حسن‌جانم
بقیع هم مثل کرب‌وبلا می‌شه
حسنستان می‌شه عربستان هم

نظرات