با قامت خم، با چشم گریان مرثیه خوانم در بیت الاحزان، زار و پریشان وا مصیبت از این ظُلمِ تَحمیلی آتش و سیلی آه آه و واویلا... شد بیت الاحزان ویران زِ کینه رَوَم اُحد هر روز از مدینه، با سوز سینه گویم ای عمو جان زهرای تو شد قامتش کمان آه آه و واویلا... --------------------------- کانال اشعار وسبک امیر عباسی