با اشک چشام با خیال صدات من آب و جارو میزنم خرابه رو برات دلتنگ توام میدونم که توام دلت برام تنگ شده بابا فدای اون چشات شبا تا خوده صبح بیدارم - خیلی درد دارم ببین این لخته خونو - که شده گوشوارم میدونی که سرم سنگینه - چشام تار میبینه بیا که آغوش تو - واسه من تسکینه ۲ (جونم و گرفتن ؛ ذره ذره کم کم ۲ میدونم به موقع میرسی واسه کفن و دفنم) داد از این جدایی ۳ بابایی وای از این جدایی مثل قدیما میکشی نازمو ؟ میخوام یواشکی بگم بهت یه رازمو اون روزی که دستامو بسته بودن دیدم توی بازار شام چادر نمازمو بابا از روی نی میدیدی - برات قرآن خوندم؟ راستی میدونی از اون - شبی که جا موندم؟ توی تاریکی میترسیدم - مگه من چندسالَمْ؟ کاشکی که زجر نمیاومد - بابا جون دنبالَمْ ۲ (نایی من ندارم ؛ بسکه سیلی خوردم ۲ دیدمت روی نیزه بابا کاشکی که میمردم) داد از این جدایی ۳ بابایی وای از این جدایی منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک