ای کل گنجهای خدا در خزانهات خواهد اگر خدای نبخشد گناه ما مارا چرا امام چونین مهربان دهد بی انتها مرا به غلامی قبول کن رسوا شود اگر دل من امتحان دهد گر جان دهم به یک نگهات سود با من است کالای خویش را که به این حد گران دهد اباصلت اگه دیدی عبا رو سرمه از مجلس مامون آمدم کوچهی تنگو، دل سنگو صدای سیلی دختر از رو ناقه افتاد، بیابون برهوت سیلی گرفته قدرت بینایی مرا بهر شناختن به رخت دست میکشم