(اِی دو عالَم خاکِ زیرِ پای پُر تاول تو بمیرم که شد خرابه آخرش مَقتلِ تو) ۲ غیرِ آغوشِ عموجون، جایی نیست درخور تو همهی دنیا فدای، خاکِ رو چادرِ تو قربونِ دردا و، زخمای دست و پات تو دخترِ شاهی، خرابهها نیست جات اِی نَوهی حیدر، هستیمو میدم پات (تاوقتی زِندَم توی قلبم جاته تنها صاحبم، رقیه ساداته) ۲ (یابِنتُالحسین، مَدَد یامولاتی) ۶ (از بابات اِرثیه بُردی احسان و بخشش و بَذل که تو هم بابُالحوائج هستی مثلِ اَبَالفضل) ۲ مَنشَإ لطف و وفایی بَسکه زهرا خِصالی از دَرِ خونت نرفته هیشکی با دستِ خالی زندگیِ نوکر، نَذرِ تو و بابات با تو برآورده، میشه همه حاجات حاتَم گدای تو، اِی عمّهی سادات (رزقِ کربلا میونِ دستاته تنها صاحبم، رقیه ساداته تنها صاحبم، رقیه ساداته) ۲ (یابِنتُالحسین، مَدَد یامولاتی) ۶ (سهساله بودی و اَمّا، روضهت چندین کتابه) ۲ کربلا و کوفه و شام، رَأسِ خونی، خرابه سَر که روی نِیزهها رفت، غُنچه از غُصّه پژمرد من بمیرم واسه اونکه چهل منزل بات کُتَکخورد دستِ عَجَل آخر، دَرداتو دَرمون کرد داغِ تو بَدجوری، عمّه رو دلخون کرد فرشتهها رو هم، بَهر تو گریون کرد (عَرش و فَرش و نُه، فَلَک خاکِ پاته تنها صاحبم، رقیه ساداته تنها صاحبم، رقیه ساداته) ۲ (یابِنتُالحسین، مَدَد یامولاتی) ۳