ای ثمرم، تاج سرم رفتی و شد، خاک عالم به سرم بلند، بلند، خندیدن بلند، بلند، گریه کردم آخ تو با صورت و من با سر زانو دیدی آخرش باهم زمین خوردیم دیدی شد نباید اونی که میشد پیش چشم مادرم زمین خوردیم تو اینهمه شدی و من هنوز یک نفرم نفس بکِش پسرم، آی ولدی، ولدی جوونا برید از تو خیمه واسم عبا بیارید قدم شکسته، باید که واسم عصا بیارید بدنش از روی دستم میریزه خدایا شبیه دونههای تسبیح، پخشه تو صحرا جون داره میده، براش میخونم لالا لالایی لباش تکون خورد لخته نمیذاشت بگه بابایی آی ولدی، ولدی، ولدی...