
ای به دست کرمت چشم خلائق نگران تربت گمشدهات کعبۀ صاحبنظران دلِ اَبناءِ زمان خانۀ درد و غمِ تو پیشتر از رحمِ مادر و صلبِ پدران کرده در محضرِ تو با ادب از جایِ قیام سید و رهبرِ پیغمبر و پیغامبران به خدایی که تو را بر همهی خلق گزید که تو خود دیگری و خلقِ دو عالم دِگران برد از شهرِ مدینه تا فلک بویِ بهشت تا نسیم است به خاکِ درت از رهگذَران دستِ تو دستِ خداوندِ تعالی است مگر که به تعظیمِ نبی خم شد و زد بوسه بر آن قبرِ گمگشتهات در دلِ بشکستهی ماست رازِ پوشیدهشده از نگاهِ بیبصران تربتِ مخفیِ تو خون به جِگرها کرده ای نثارِ حرمتِ گریۀ خونینِ جِگران جهلشان عایشه را داد به زهرا ترجیح وای من دین چه کشیده است از این کور و کران دستهای حقّ تو را برده، گروهی به سکوت داد از ددمنشان؛ ننگ بر این بیثمران تا ستانَد ز عدو دادِ تو را منتظرند کآید از پرده برون مُنتَظَرِ منتظران ای پیمبر، سری از خاک برآر و بنگر که چه کردند به زهرای تو بیدادگران دخترِ کوچکِ او آه کشید از دل و گفت: مادرم را نزنید، ای ز خدا بیخبران دستِ سنگینِ مغیرة چو به بالا میرفت چشمِ گریانِ حسن بود به مادر نگران *زدنِ دخترِ مظلومه سرِ قبرِ پدر اف بر آن سنگدلان؛ ننگ بر آن بیپِدران* ای تشنهلبِ (حسین)۳ عشقِ زینب (حسین)۳ حسینجان ای آبرویِ دو عالم نگینِ سلیمان به عرش و به خاتم خداحافظ ای برادرِ زینب به خونِ غلطان در برابرِ زینب

حاج سعید حدادیان اگر می شود نوحه های فاطمیه منم منم عاشق علی را بخوانید در نوا بگذارید شاعران عطیه بختیاری