ای امیر بی قرینه محبتت تو سینه دارم آقا تو دلم حسرت دیدن مدینه تو شهی و من مطیعم تو هم هستی شفیعم توی حسرت یه روز خادمیِ صحن بقیعم اون روز یکه دیدهها دریا میشه گنبد و گلدستهای به پا میشه خواب دیدم پشت سر گل پسرت در صحنت روی شیعه وامیشه مدد مولانا 4 ***** ای شه کرببلایی امیر نینوایی توی انقلابیای ارتش خون خدایی ای که قلبت مثه دریاس نگات شبیه زهراس برات کرببلای من فقط گیر یه امضاس من میخوام که دلو دیوونه کنم باز هوای می و میخونه کنم یه شب جمعه برم کرببلا توی بین الحرمین خونه کنم مدد مولانا 4 *****